حجت الاسلام دکتر محمدرضا نصوری به دلایل پیدایش جریان های انحرافی مهدویت اشاره کرده و افزود: شتاب و نیاز مردم هر دوره، اصل بودن موضوع مهدویت و نیز انگیزههایی که مدعیان دورغین داشتند، سه عامل پیدایش جریانهای انحرافی مهدوی است.
وی با بیان اینکه این اتفاق در دوران ما نیز در حال رخ دادن است، تصریح کرد: عدهای با توجه به عشق مردم به حضرت ولی عصر با ترفند «شخص محوری» به جای امام محوری، با ارایه راهکارهای جعلی برای رسیدن به امام، مردم را به سمت خودش میکشاند و با مشابه سازی ذهنیت مردم نسبت به امام و معنویت، فضایی برای خود ایجاد میکند و کم کم برای مردم «امام» هم میسازد.
برنامه های بلند مدت برای یک انحراف
وی با اشاره به فعالیت های ضد دینی استعمار، تمرکز بر موضوع مهدویت را یکی از استراتژی های آن دانست و گفت: استعمار در کشورهای اسلامیدر پنج محور فعالیت میکند. در گام اول، «دولت سازی» میکند؛ یعنی با تربیت افرادی که در رأس آن کشور قرار میگیرند، برنامه ها و اهداف خودش را جلو میبرد. این اتفاق در دوران پهلوی دوم رخ داد؛ هویدا بهایی بود و نزدیک به 14 سال در رأس دولت بود و بیشتر وزیرانش هم بهایی بودند. نصوری «ملت سازی» را گام دوم استعمار در پیشبرد اهداف خود عنوان کرده و افزود: استعمار نگاه میکند که کدام جریان و حزب سیاسی در کشورهای اسلامیدر رأس کار قرار میگیرند، او از همان جناح، باتوجه به شعارهای سیاسی، حمایت میکند.
کارشناس مهدویت پژوهی در ادامه به «نخبه سازی» استعمار در تخریب و انحراف باور مهدوی اشاره کرده و اظهار کرد: استعمار نخبگان جامعه را جذب و از وجود آن نخبه برای جذب مردم استفاده میکند و اگر با واکنش جامعه اسلامیمواجه شود، بلافاصله از مسأله حقوق بشر استفاده میکند.
وی در ادامه گفت: گام چهارم استعمار «فرهنگ سازی» است؛ یعنی با استفاده از شاخصههای یک انسان خوب مثل مهربانی، پرهیز از دورغ و غیبت و... آنهم در ظاهر، توجه آحاد جامعه را به یک جریان جلب میکند و اینجاست که گام پنجم خود را بر میدارد و آن «مذهب سازی» است؛ یعنی در هر جامعه و با هر دینی از جمله مسیحی و مسلمان و یهودی یک بحران را گرفته و آن را به یک جریان دینی تبدیل و سپس آن را به یک فرقه مذهبی با احکام و اعتقادات ساختگی استعمار مبدل میکند. دکتر نصوری این مدل استعماری برنامه شکل گیری بهاییت عنوان کرده و تصریح کرد: این برنامه استعمار برای بهاییت رخ داد. استعمار احکام و اعتقادات بهاییان را به روز عوض میکند. بنابراین معلوم میشود که آنها مبنای اعتقادی خاصی ندارند و انگیزه سیاسی در پشت سر آن جریان نهفته است. تونی بلر در همین خصوص گفته بود، پس از جریان هستهای بزرگترین جریانی که ایران را تهدید میکند، جریان حقوق بشر است و بهاییت بهترین بهانه است.
بهائیت جریان دینی یا هیاهوی رسانهای
وی با اشاره به اینکه بهاییت از دل اعتقاد به مهدویت رشد کرد، گفت: انحراف از اصل مهدویت به انحراف در اعتقاداتی مانند توحید و امامت ختم شد زیرا بهاییت با شبیه سازی احکام اسلام سعی در معادل سازی احکام برای فرقه خود دارد. آنها زمانی ازدواج محارم را جایز میدانستند، اما الان میگویند جایز نیست، مگر بیت العدل اجازه دهد. عضوهیئت علمی مرکز تخصصی مهدویت تأکید کرد: بهاییت مبنایی برای اعتقادات و احکامش ندارد که قابل نقد باشد، بلکه بیشتر در بعد تبلیغاتی، اقتصادی، گسترش فساد و جاسوسی سرمایه گذاری میکند.
نصوری به روش تبلیغی بهاییان اشاره کرد و گفت: شیوههای تبلیغی این فرقه که عموما روش انکاری و تخریبی علیه ادیان آسمانی بخصوص اسلام است. به همین دلیل راه اندازی شبکه های ماهوارهای و فعالیت در فضای مجازی را برای پیشبرد اهداف تبلیغی خود بسیار مهم میدانند.
وی با تأکید براینکه نباید از فضای سایبر و رسانه غفلت کنیم، افزود: امروز بهاییت رسماً به جنگ اسلام آمده و نقاب فرهنگی خود را برداشته است. بهاییت گرچه محتوای فرهنگی و دینی برای ارایه ندارد اما از ابزار نشر به خوبی استفاده میکند. این پژوهشگر مهدویت اظهار کرد: آنان در این رسانههای تحت اختیارشان با حذف خط قرمزها مثل روابط زن و مرد جذابیت ایجاد میکنند و زمانی که مخاطب خود را جذب کردند، خود را به عنوان دین و اکثریت مطرح میکنند.
وی افزود: بهاییان معمولاً در مجامع علمیحاضر نمیشوند، بلکه از غفلت ما استفاده کرده و سراغ حاشیهها و محرومان میروند و به جذب مخاطب میپردازند. به نظر من بهاییت بیشتر از آنکه یک جریان دینی باشد، یک هیاهوی رسانهای است.
رمز گشایی از پشت پرده طرح استعماری بهاییت
وی با رمزگشایی از راز کینه توزی بهاییان نسبت به جمهوری اسلامی، تأکید کرد: بهاییت که تنها یک فرقه ساختگی است، معتقد است خاستگاه پیامبر و خدایان آنها در ایران است، به این سرزمین یک نگاه ویژه دارند و آن را سرزمین موعود خود میدانند؛ مانند نگاهی که صهیونیستها نسبت به فلسطین دارند. دکتر نصوری افزود: این فرقه مهدویت و انقلاب اسلامی را مانع جدی رشد و توسعه خود میدانند و به همین دلیل به مقابله عملی و رسانهای با جمهوری اسلامیپرداختهاند زیرا استقرار جمهوری اسلامیمعادله های استعمار را بهم ریخت.
استاد حوزه علمیه در پاسخ به اینکه «ما باید چه کنیم؟ » گفت: ما باید روی کارعلمی و عملی تمرکز کنیم، سطح معرفتی جامعه را ارتقا دهیم تا جامعه به باور برسد، زیرا اگر سطح معرفتی جامعه رشد نکند، جریانهای ساختگی از این خلأ استفاده میکنند. وی افزود: گام بعدی این است که بیتفاوت نباشیم و در جوانان نسبت به جریانهای باطل حساسیت ایجاد کرده و جهل زدایی کنیم. دکتر نصوری الگوسازی برای نسل جوان را گام مهم حفظ آنان از دامان فسادفکری دانست و تأکید کرد: باید صفات اخلاقی این الگوهای دینی و حتی زمینی را برای جوانان بیان کنیم. اگر دکتر چمران و دکتر حسابی برای جوان ما معرفی شود، قطعاً سراغ الگوهای فاسد نمیروند.
نظر شما